خاتون چهارشنبه: فرشتهی آرزو (قسمت دوم)
در رسم جارو زدن راه گاه آش درست میکردند و آن را بین نزدیکان و همسایگان پخش مینمودند. به دیگر سخن درست کردن آش خود، گاه بخشی از رسم جارو زدن راه بود. آنگاه که آش درست میشد، آن را در گوشهای گذارده و خود دور میشدند و منتظر خاتون چهارشنبه میماندند
آیین جارو زدن راه
چکیده:
در رسم جارو زدن راه گاه آش درست میکردند و آن را بین نزدیکان و همسایگان پخش مینمودند. به دیگر سخن درست کردن آش خود، گاه بخشی از رسم جارو زدن راه بود. آنگاه که آش درست میشد، آن را در گوشهای گذارده و خود دور میشدند و منتظر خاتون چهارشنبه میماندند تا از راه برسد و آش را با انگشتان خود تبرک کند در روستای خورتوم آش چهارشنبه سوری
تعداد کلمات: 1704 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
در رسم جارو زدن راه گاه آش درست میکردند و آن را بین نزدیکان و همسایگان پخش مینمودند. به دیگر سخن درست کردن آش خود، گاه بخشی از رسم جارو زدن راه بود. آنگاه که آش درست میشد، آن را در گوشهای گذارده و خود دور میشدند و منتظر خاتون چهارشنبه میماندند تا از راه برسد و آش را با انگشتان خود تبرک کند در روستای خورتوم آش چهارشنبه سوری
تعداد کلمات: 1704 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
نویسندگان: علیرضا حسنزاده ، علی فلسفی
در این آیین هر که آرزو و نیازی در دل داشت، بیش از آنکه پگاه چهارشنبه فرا رسد، در گاهی نزدیک به سپیده، به جارو کردن کوچه و راه میپرداخت. وی با هیچکس در حین جارو زدن سخن نمیگفت و در تمام لحظههای جارو زدن، آرزوی خویش را در دل تکرار کرده، به آهستگی نام چارشنبه خاتین را صدا میزد. پارهای از زنان گیل باور دارند که چارشنبه خاتین را با جامهای سپید، رویی زیبا و کلامی دلنشین و خوشآهنگ دیدهاند، او رویی داشته است که چون ماه، از آن انوار نور میتراوید، او با آنان سخن گفته و از آرزوهایشان پرسیده و راه و چاره حال ایشان را به آنان نموده داست. هر که او را نمیدید به باور مردم، عقیده درستی نداشت، یعنی ناپاک و گناهکار بود. در این رسم گاه آش درست میکردند و آن را بین نزدیکان و همسایگان پخش مینمودند. به دیگر سخن درست کردن آش خود، گاه بخشی از رسم جارو زدن راه بود. آنگاه که آش درست میشد، آن را در گوشهای گذارده و خود دور میشدند و منتظر خاتون چهارشنبه میماندند تا از راه برسد و آش را با انگشتان خود تبرک (1) کند در روستای خورتوم آش چهارشنبه سوری، گونهای آش سبزی بود که از نخود، گوشت قیسی، انواع سبزی و... درست میشد و آن را میان همسایگان پخش میکردند، اما پختن آش ارتباطی با خاتون چهارشنبه نداشت. رسم آشپزی در چهارشنبه سوری در میان روستاییان مازندران نیز وجود دارد. (2)
درباره این آیین باید گفت: جارو زدن راه و پختن آش برای چهارشنبه خاتون مربوط به مردم سالهای دور و دیر رشت بوده و این رسم تا آنجا که پژوهنده سراغ جسته است، در دیگر نواحی وجود نداشته است (نک. هدایت، 1334) (3)
خاتون چهارشنبه در آذربایجان شرقی
در سراسر آذربایجان شرقی اسفند ماه را بایرام آیی (ماه عید) (bâirâm ayi) مینامند. این آیین بازتاب دهنده، جایگاه ارزشمند عناصر طبیعی در فرهنگ مردم آذربایجات است. در این حوزه فرهنگی، چهار چهارشنبه اسفندماه، هر کدام نامی دارند که هر یک از آنها با یکی از عناصر اربعه یعنی آب و آتش، خاک و باد پیوند میخورد. به همین سبب در برخی از نقاط روستایی و عشایری، اولین چهارشنبه را یئل چرشنبه سی (eil ĉaršanbah si) (چهارشنبه باد)، دومین چهارشنبه را تورپاق چرشنبه سی (torpaq ĉaršanbah si) (چهارشنبه خاک)، سومین چهارشنبه را اوت چرشنبه سی (ot ĉaršanbah si) (چهارشنبه آتش)، چهارمین چهارشنبه را آخیر چرشنبه (axir ĉaršanbah) (چهارشنبه آخر) و یا سو چرشنبه سی (su ĉaršanbah si) (چهارشنبهی آب) مینامند. بنابر باورهای مردم، در هر یک از چهارشنبههای آخر سال، عنصری که در این آیین نمایندگی میشود، دچار تغییراتی میگردد. برای مثال، در چهارشنبهی خاک، زمین بیدار میشود و به اصطلاح نفس میکشد. تا چند سال پیش در بیشتر نقاط آذربایجان شرقی در هر یک از چهارشنبههای ذکر شده، مراسم و جشنی گرفته میشد و در هر یک از آنها در غروب روز سهشنبه، مراسم آتشافروزی انجام میگرفت. امروزه فقز در چهارشنبهی آخر سال، رسم آتش افروزی برپا میشود. در این شب، مردم در جلوی درگاه خانه، در فضایی مناسب آتش میافروزند و اهل خانه؛ زن و مرد و کودک، از روی آتش میپرند و با گفتن شعرهایی که مضمون آن به دور ریختن دندان درد، سردرد، قضا و بلا در آتش است، از روی آتش میپرند.
غذای شب چهارشنبه سوری هم در روستاها بیشتر شیربرنج و دلمه و پلو است که طبخ آن از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مراسم معمول در شب چهارشنبهی آخر سال، فرستادن هدایایی تحت عنوان چرشنبه پایی (ĉaršanbah paei) (سهم چهارشنبه) از سوی خانواده داماد برای نوعروس است. هدایا شامل شیرینی، آجیل چهارشنبه، طلا و جواهرات و پارچه و یک بشقاب غذای پخته چهارشنبه آخر سال است که آنها را در مجمعی گذاشته و به خانهی عروس میفرستند. فالگوش ایستادن از جمله رسمهای دیگر این روز است. زنان و دختران در کوی و گذری که به یک سه راه ختم میشود، به جرف رهگذران گوش میدهند و از مضمون آنها برای نیت خود تفال میزنند. در برخی نقاط شهرستان اهر قاشقزنی نیز رسم بوده است. معمولاً زنان روی خود را پوشانده و با قاشق، یا کلید به در خانهها میکوبند، صاحب خانهها شیرینی، میوه یا گول در ظرف میگذارند و گاهی نیز به آنان آب میپاشند. در آذربایجان شرقی در هر یک از چهارشنبههای اسفندماه جشن گرفته میشد.
درباره این آیین باید گفت: جارو زدن راه و پختن آش برای چهارشنبه خاتون مربوط به مردم سالهای دور و دیر رشت بوده و این رسم تا آنجا که پژوهنده سراغ جسته است، در دیگر نواحی وجود نداشته است (نک. هدایت، 1334) (3)
خاتون چهارشنبه در آذربایجان شرقی
در سراسر آذربایجان شرقی اسفند ماه را بایرام آیی (ماه عید) (bâirâm ayi) مینامند. این آیین بازتاب دهنده، جایگاه ارزشمند عناصر طبیعی در فرهنگ مردم آذربایجات است. در این حوزه فرهنگی، چهار چهارشنبه اسفندماه، هر کدام نامی دارند که هر یک از آنها با یکی از عناصر اربعه یعنی آب و آتش، خاک و باد پیوند میخورد. به همین سبب در برخی از نقاط روستایی و عشایری، اولین چهارشنبه را یئل چرشنبه سی (eil ĉaršanbah si) (چهارشنبه باد)، دومین چهارشنبه را تورپاق چرشنبه سی (torpaq ĉaršanbah si) (چهارشنبه خاک)، سومین چهارشنبه را اوت چرشنبه سی (ot ĉaršanbah si) (چهارشنبه آتش)، چهارمین چهارشنبه را آخیر چرشنبه (axir ĉaršanbah) (چهارشنبه آخر) و یا سو چرشنبه سی (su ĉaršanbah si) (چهارشنبهی آب) مینامند. بنابر باورهای مردم، در هر یک از چهارشنبههای آخر سال، عنصری که در این آیین نمایندگی میشود، دچار تغییراتی میگردد. برای مثال، در چهارشنبهی خاک، زمین بیدار میشود و به اصطلاح نفس میکشد. تا چند سال پیش در بیشتر نقاط آذربایجان شرقی در هر یک از چهارشنبههای ذکر شده، مراسم و جشنی گرفته میشد و در هر یک از آنها در غروب روز سهشنبه، مراسم آتشافروزی انجام میگرفت. امروزه فقز در چهارشنبهی آخر سال، رسم آتش افروزی برپا میشود. در این شب، مردم در جلوی درگاه خانه، در فضایی مناسب آتش میافروزند و اهل خانه؛ زن و مرد و کودک، از روی آتش میپرند و با گفتن شعرهایی که مضمون آن به دور ریختن دندان درد، سردرد، قضا و بلا در آتش است، از روی آتش میپرند.
غذای شب چهارشنبه سوری هم در روستاها بیشتر شیربرنج و دلمه و پلو است که طبخ آن از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مراسم معمول در شب چهارشنبهی آخر سال، فرستادن هدایایی تحت عنوان چرشنبه پایی (ĉaršanbah paei) (سهم چهارشنبه) از سوی خانواده داماد برای نوعروس است. هدایا شامل شیرینی، آجیل چهارشنبه، طلا و جواهرات و پارچه و یک بشقاب غذای پخته چهارشنبه آخر سال است که آنها را در مجمعی گذاشته و به خانهی عروس میفرستند. فالگوش ایستادن از جمله رسمهای دیگر این روز است. زنان و دختران در کوی و گذری که به یک سه راه ختم میشود، به جرف رهگذران گوش میدهند و از مضمون آنها برای نیت خود تفال میزنند. در برخی نقاط شهرستان اهر قاشقزنی نیز رسم بوده است. معمولاً زنان روی خود را پوشانده و با قاشق، یا کلید به در خانهها میکوبند، صاحب خانهها شیرینی، میوه یا گول در ظرف میگذارند و گاهی نیز به آنان آب میپاشند. در آذربایجان شرقی در هر یک از چهارشنبههای اسفندماه جشن گرفته میشد.
دختران دم بخت نیز از روی آتش میپرند و سعری قریب به این مضمون میخوانند: عاطل باطل چرشنبه، بختیم آچیل چرشنبه (âtel bâtel ĉaršanbah baxtim âĉil ĉaršanbah ) یعنی چهارشنبه عاطل و باطل کن، بخت مرا باز کن! همچنین در روستاها خاکستر آتش را نگه میدارند و داخل بذر بهاره میریزند و معتقدند، خاکستر چهارشنبه کشت بهاره را برکت میبخشد. پس از آتش افروزی و پریدن از روی آن، با وسیلهی فلزی موسوم به ارسین (arsin) (وسیلهی درآوردن نان از تنور)، دور محیط خانه و طویله را خط میکشند و سمت قبله را باز میگذاشتند و با این کار، از خدا میخواستند که خیر و برکت به زندگیشان ارزانی داشته و روزیشان در خانه افزون شود و پایمال نگردد. غذای شب چهارشنبه سوری هم در روستاها بیشتر شیربرنج و دلمه و پلو است که طبخ آن از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مراسم معمول در شب چهارشنبهی آخر سال، فرستادن هدایایی تحت عنوان چرشنبه پایی (ĉaršanbah paei) (سهم چهارشنبه) از سوی خانواده داماد برای نوعروس است. هدایا شامل شیرینی، آجیل چهارشنبه، طلا و جواهرات و پارچه و یک بشقاب غذای پخته چهارشنبه آخر سال است که آنها را در مجمعی گذاشته و به خانهی عروس میفرستند. فالگوش ایستادن از جمله رسمهای دیگر این روز است. زنان و دختران در کوی و گذری که به یک سه راه ختم میشود، به جرف رهگذران گوش میدهند و از مضمون آنها برای نیت خود تفال میزنند. در برخی نقاط شهرستان اهر قاشقزنی نیز رسم بوده است. معمولاً زنان روی خود را پوشانده و با قاشق، یا کلید به در خانهها میکوبند، صاحب خانهها شیرینی، میوه یا گول در ظرف میگذارند و گاهی نیز به آنان آب میپاشند. در آذربایجان شرقی در هر یک از چهارشنبههای اسفندماه جشن گرفته میشد. خانهتکانی یعنی شست و شو و تمیز کردن لوازم منزل، خرید کردن، تعمیر کردن ابزارها و... به مناسبت فرا رسیدن نوروز معمولاً از هفته دوم اسفند یا چهارشنبه دوم (الا چرشنبه) (âla ĉaršanbah ) شروع میشود. اسفندماه، هنگام کاشتن سبزه است. ده روز مانده به نوروز در ظرفهای کوچک و بزرگ، در کاسه یا بشقاب، دانههایی چون گندم، عدس، ماش و نخود میکارند تا موقع تحویل سال، آن را روی سفره عید بگذارند. این سبزهها را خانوادهها تا روز سیزدهم سال نو نگه میدارند و در آن روز طچبق سنت دیرینه برای خوش یمنی به آبهای جاری میسپارند.
یکی از رسمهای رایج و دیگر در اکثر روستاهای آذربایجان شرقی، شالاندازی یا قورشاخ ساللاماخ (quršâq sâlâmâq ) است. پس از آنکه آتشافروزی به پایان رسید و همه به خانههایشان بازگشتند. پس از شام، جوانها و نوجوانان به پشت بامها میروند و از روزنه سقف خانهها شال- دستمال چهارگوش متصل به چند متر طناب خود را به اداخل خانه میآویزند. اهالی خانه داخل آن دستمال؛ بادام، گردو، کشمش و غیره میریزند و سپس آن را گره میزنند. گذاشتن تخم مرغ رنگی آب پز شده و جوراب، پول و غیره در داخل شال نیز رسم است. اما رسمی که در آن با اعتقاد به خاتون چهارشنبه مواجه هستیم، در آخرین چهارشنبه رخ میدهد.
یکی از رسمهای رایج و دیگر در اکثر روستاهای آذربایجان شرقی، شالاندازی یا قورشاخ ساللاماخ (quršâq sâlâmâq ) است. پس از آنکه آتشافروزی به پایان رسید و همه به خانههایشان بازگشتند. پس از شام، جوانها و نوجوانان به پشت بامها میروند و از روزنه سقف خانهها شال- دستمال چهارگوش متصل به چند متر طناب خود را به اداخل خانه میآویزند. اهالی خانه داخل آن دستمال؛ بادام، گردو، کشمش و غیره میریزند و سپس آن را گره میزنند. گذاشتن تخم مرغ رنگی آب پز شده و جوراب، پول و غیره در داخل شال نیز رسم است. اما رسمی که در آن با اعتقاد به خاتون چهارشنبه مواجه هستیم، در آخرین چهارشنبه رخ میدهد.
بیشتر بخوانید: نوروز در روایات شیعه و در کتاب التاج جاحظ بصرى
مراسم صبح چهارشنبهی آخر سال و آیینها و آداب مربوط به خاتون چهارشنبه در آذربایجان شرقی
در نقاط روستایی و عشایری رسم است که در شب چهارشنبهی آخر سال تا صبح چراغ خانه را روشن بگذارند. صبح چهارشنبه قبل از طلوع آفتاب به سرچشمه و جوی آب میروند. آنان معمولاً، حیوانات را از آب عبور میدهند و خود نیز از روی آب میپرند. دختران جوان، کمی از موهای سرشان را قیچی میکنند و به آب میریزند و با این کار نیت میکنند که نکبت و درد و بلا را آب با خود ببرد و همچنین باور دارند که این کار باعث رشد بیشتر موی سر میشود. باور بر این است که با این کار، آنان دیگر مبتلا به سردرد نمیشوند و بختشان بلند میشود. معمولاً یکی دو تا شیرینی هم توی آب میاندازند. این کار نوعی بختگشایی است که در اصطلاح محلی به آن بخت آچیلما (baxt âĉilmâ) میگویند. زنان نیز قیچیای به دست گرفته و آب را قیچی میکنند، یعنی چند بار قیچی خود را در آب بازو بسته میکنند و نیت میکنند که با این کار، نکبت و بدبختی را قیچی کنند. مردان، زنان و کودکان هنگام پریدن از آب همان شعرهای پریدن از روی آتش را تکرار میکنند که مضمون آن دور ریختن درد و بلا بود، که آب آنها را با خود ببرد. دخترهای دم بخت هم با خود سبزه برده و در آب، سر سبزهها را قیچی میکردند و این را نوعی بختگشایی میدانستند. مادران هنوز نیز، کوزهای از این آب را به خانه اورده و به آن چهارشنبه سوری (ĉahâršanbah suei) یعنی آب چهارشنبه میگویند و از آن، به کسانی که موفق نشدهاند، به سر چشمه بیایند میدهند و مقداری را نیز در مشک میریزند و معتقداند، این آب به مشک برکت میبخشد. همچنین از این آب به چهارگوشهی خانه میریزند و معتقدند که بلا را رفع میکند و خیر و برکت را به خانه آنها میآورد. سپس مقداری گندم را روی آتش بو داده، اهل خانه از آن میخورند و مقداری را نیز به محل نگهداری حیوانات برده و بر روی آنها میپاشند تا در سال جدید، برکت و روزی زیاد شود و امراض و بلا از اهل خانه و احشام به دور باشد. در روستای ایگده لوی بزرگ شهرستان ملکان، مادران با آرد گندم که نشانهی روزی بیشتر است، در ورودی خانه بر روی دیوار، اشکال مختلفی از حیوانات و درخت روزیرسان میکشند و در زیر این درخت، نقش زنی شبیه به خورشید را ترسیم میکنند که چهارشنبه ننه (ĉâršanbah nana) نام دارد و در مقابل این اشکال با آرد، آینه دای نصب میکنند و در کنار آن ورودی خانه، خوشهی گندم را نصب مینمایند تا در سال آینده روزیشان برکت داشته باشد. در روز عید پس از دید و بازدید، در اولین تابش خورشید از هواکش سقف به داخل خانه، به محل تابش، آرد پخته و سپس آن را جمع کرده و به چهارگوشه خانه میپاشند تا اینکه در سال تازه، اهل خانه روزی پربار و زیادی داشته باشند و محصول کشاورزیشان زیاد شود.
ادامه دارد..
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394
در نقاط روستایی و عشایری رسم است که در شب چهارشنبهی آخر سال تا صبح چراغ خانه را روشن بگذارند. صبح چهارشنبه قبل از طلوع آفتاب به سرچشمه و جوی آب میروند. آنان معمولاً، حیوانات را از آب عبور میدهند و خود نیز از روی آب میپرند. دختران جوان، کمی از موهای سرشان را قیچی میکنند و به آب میریزند و با این کار نیت میکنند که نکبت و درد و بلا را آب با خود ببرد و همچنین باور دارند که این کار باعث رشد بیشتر موی سر میشود. باور بر این است که با این کار، آنان دیگر مبتلا به سردرد نمیشوند و بختشان بلند میشود. معمولاً یکی دو تا شیرینی هم توی آب میاندازند. این کار نوعی بختگشایی است که در اصطلاح محلی به آن بخت آچیلما (baxt âĉilmâ) میگویند. زنان نیز قیچیای به دست گرفته و آب را قیچی میکنند، یعنی چند بار قیچی خود را در آب بازو بسته میکنند و نیت میکنند که با این کار، نکبت و بدبختی را قیچی کنند. مردان، زنان و کودکان هنگام پریدن از آب همان شعرهای پریدن از روی آتش را تکرار میکنند که مضمون آن دور ریختن درد و بلا بود، که آب آنها را با خود ببرد. دخترهای دم بخت هم با خود سبزه برده و در آب، سر سبزهها را قیچی میکردند و این را نوعی بختگشایی میدانستند. مادران هنوز نیز، کوزهای از این آب را به خانه اورده و به آن چهارشنبه سوری (ĉahâršanbah suei) یعنی آب چهارشنبه میگویند و از آن، به کسانی که موفق نشدهاند، به سر چشمه بیایند میدهند و مقداری را نیز در مشک میریزند و معتقداند، این آب به مشک برکت میبخشد. همچنین از این آب به چهارگوشهی خانه میریزند و معتقدند که بلا را رفع میکند و خیر و برکت را به خانه آنها میآورد. سپس مقداری گندم را روی آتش بو داده، اهل خانه از آن میخورند و مقداری را نیز به محل نگهداری حیوانات برده و بر روی آنها میپاشند تا در سال جدید، برکت و روزی زیاد شود و امراض و بلا از اهل خانه و احشام به دور باشد. در روستای ایگده لوی بزرگ شهرستان ملکان، مادران با آرد گندم که نشانهی روزی بیشتر است، در ورودی خانه بر روی دیوار، اشکال مختلفی از حیوانات و درخت روزیرسان میکشند و در زیر این درخت، نقش زنی شبیه به خورشید را ترسیم میکنند که چهارشنبه ننه (ĉâršanbah nana) نام دارد و در مقابل این اشکال با آرد، آینه دای نصب میکنند و در کنار آن ورودی خانه، خوشهی گندم را نصب مینمایند تا در سال آینده روزیشان برکت داشته باشد. در روز عید پس از دید و بازدید، در اولین تابش خورشید از هواکش سقف به داخل خانه، به محل تابش، آرد پخته و سپس آن را جمع کرده و به چهارگوشه خانه میپاشند تا اینکه در سال تازه، اهل خانه روزی پربار و زیادی داشته باشند و محصول کشاورزیشان زیاد شود.
ادامه دارد..
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394
بیشتر بخوانید:
تأملی در نوروز
انسان شناسی در ایران
نوروز در کتب فقهى و استدلالى
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}